بی تو در پیراهن آسایش من خار بود
تاريخ : پنج شنبه 22 خرداد 1393برچسب:اشعار شعرای کهن, شعر, شعرای معاصر, | 19:6 | نویسنده : Aziz

 


بی تو در پیراهن آسایش من خار بود

چشم های انتظار از دور یت بیدار بود

در تمام ز ند گی امید آزادی نداشت

پیش روی بخت من از هر طرف دیوار بود

هر نفس دستور اعدام مرا در دست داشت

لحظه های ز ندگی شکل طناب دار بود

هر چه شد گرم تماشا روی خوشبختی ند ید

در تمام عمر چشمان امیدم تار بود

با لباس گل  به استقبال عشقم آمدی

بیخبر بودم من و در دامن تو خار بود

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: